رشتیانی, گودرز. (1390). دیباچهنویسی متون تاریخی افشاریه؛ تداوم و تحول در یک سنت تاریخی. تاریخ نگری و تاریخ نگاری, 21(8), -. doi: 10.22051/hph.2014.856
گودرز رشتیانی. "دیباچهنویسی متون تاریخی افشاریه؛ تداوم و تحول در یک سنت تاریخی". تاریخ نگری و تاریخ نگاری, 21, 8, 1390, -. doi: 10.22051/hph.2014.856
رشتیانی, گودرز. (1390). 'دیباچهنویسی متون تاریخی افشاریه؛ تداوم و تحول در یک سنت تاریخی', تاریخ نگری و تاریخ نگاری, 21(8), pp. -. doi: 10.22051/hph.2014.856
رشتیانی, گودرز. دیباچهنویسی متون تاریخی افشاریه؛ تداوم و تحول در یک سنت تاریخی. تاریخ نگری و تاریخ نگاری, 1390; 21(8): -. doi: 10.22051/hph.2014.856
دیباچهنویسی متون تاریخی افشاریه؛ تداوم و تحول در یک سنت تاریخی
دیباچهنویسی سنتی دیرپا و با ثبات در سیر تاریخنگاری ایران از قرن چهارم هجری به بعد است که تا زمان حال تداوم یافته است.این وجه از تاریخنویسی، از بدو پیدایش تا شکلگیری تاریخنویسی جدید در ایران (در دوره مشروطه) از نظر ساختار شکلی، عناصر و قالبهای نسبتاً ثابتی داشته است، اما با توجه به تحولات تاریخی و ویژگی سیاسی هر دوره و نوع رابطهی مورخ با قدرت سیاسی، هر دیباچه از نظر ساختار مفهومی و مضمونی ویژگیهای نسبتاً منحصر به فردی دارد که آن را از دیباچههای متون دیگر متفاوت میسازند.هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ویژگیهای ساختاری و محتوایی دیباچههای متون تاریخی دورهی افشاریه و تجزیه و تحلیل میزان شباهتها و شیوههای الگوبرداری این دیباچهها از منابع پیشین است.بررسی موردی دیباچههای این دوره و تجزیه و تحلیل آنها نشان میدهد که گرچه این دیباچه از نظر قالب و ساختار شکلی در مواردی از نظر محتوایی و مضمونی، در تداوم سنت دیباچهنویسی متون متقدم قرار میگیرند، اما مورخان این دوره ضمن استفاده از دستاوردهای این میراث و گرتهبرداری از آنها، توانستهاند وجوه متفاوتی به شیوهها و الگوهای رایج دیباچهنویسی، به ویژه از نظر محتوایی و مضمونی اضافه کنند.