احمد عقیلی
چکیده
دوران زندیه شامل حوادث بسیار مهمی در ارتباط با عرفان و تصوف و حضور آن در جامعهی ایران است.با فروپاشی حکومت نادری و پدیدار شدن مبارزهی فراگیر بر سر قدرت میان مدعیان، کشور عرصهی هرجومرج و ناامنی ...
بیشتر
دوران زندیه شامل حوادث بسیار مهمی در ارتباط با عرفان و تصوف و حضور آن در جامعهی ایران است.با فروپاشی حکومت نادری و پدیدار شدن مبارزهی فراگیر بر سر قدرت میان مدعیان، کشور عرصهی هرجومرج و ناامنی گسترده شد. اگرچه این امر آثار مخرب بر اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور داشت، تأثیر آن در بخش عرفان وتصوف بسیار زیاد بود؛ زیرا صوفیان نیز مانند سایر مدعیان کوشیدند تا دوباره قدرت ازدسترفتهشان را بهدست آورند؛ به این ترتیب عرفان نیزواردمرحلهی جدیدی ازحیات خود شد. در این دوران،دو سلسلهی مهم نعمتاللهیه و ذهبیه رشد و گسترش یافت. بهویژه با مهاجرت و بازگشت معصومعلیشاه دکنی از هند به ایران که در شیراز و اصفهان حضور یافت، سلسلهی نعمتاللهیه از رونق و قدرت زیادی برخوردار شد. اما همین استقبال و گرایش مردم به آنها، موجبات ترس نهاد دین و دولت را فراهم کرد و ناگزیر از برخورد با این جریان شدند.برخلاف سلسلهی نعمتاللهیه، بزرگان سلسلهی ذهبیه بهدلیل ارتباط با فقهای شیعه و همچنین شیوهی طریقتی خویش که به شریعت عنایت خاصی داشتند، موجب شدند تاطریقهی فکری آنان بسیار کمتر از فرق دیگر تصوف مورد مخالفت متشرعان قرار گیرد. دراین مقاله، به چگونگی حضوراین دوفرقهی صوفیه درتحولات تاریخی پس ازسقوط صفویه، نحوهی تعامل حاکمیت سیاسی بااین دو فرقه، بررسی فعالیت آنان درعصر زندیه و درنهایت بررسی گرایشهای عرفانی علما، فلاسفه و فقهای این دوره پرداخته میشود.