حسین مصباحیان
چکیده
این مقاله با به پرسشکشیدن تاریخنگاری هویت فرهنگی نشان میدهد که هویت، سه سطح به هم پیوسته دارد: فردی، ملی (با شاخصۀ فرهنگی در دنیای امروز) و انسانی. در سطح نخست، فرد باید بتواند شمرده شود و شمردهشدن ...
بیشتر
این مقاله با به پرسشکشیدن تاریخنگاری هویت فرهنگی نشان میدهد که هویت، سه سطح به هم پیوسته دارد: فردی، ملی (با شاخصۀ فرهنگی در دنیای امروز) و انسانی. در سطح نخست، فرد باید بتواند شمرده شود و شمردهشدن او یعنی آزادی ذهن و عمل و اراده. پس ازاینرو نخست باید در مقیاس فلسفی، مسئلۀ ذهن بنیادی (Subjectivity) یا خودمختاری – خودگردانی (Autonomy) انسان را حل کرد؛ بهنحویکه جامع امکان خود رهبری او و مانع ادعای خدایی او گردد. بدینمعنا که انسان باید واجد دلیری در بهکارگرفتن فهم خویش و مواجهۀ خودگردان با امور اطراف خود شود تا در فرایند بازآفرینی خویشتن ملی- فرهنگی مشارکت فعال و مؤثر داشته باشد. در سطح دوم ملت باید شمرده شود. شمردهشدن با خودشماری در درون مرزهای هویتی متفاوت است. در اولی، فرد یا ملت بهایندلیل شمرده میشود که گاه افزودهای بر تمدن بشری دارد یا نقشی که میتواند در چند ساحتیکردن انسان مدرن داشته باشد، در دومی بهدلیل نبود چنین مؤلفههایی، مدام خود را تکرار میکند، مدام به گذشتهاش پناه میبرد و از تمدنهایی که پدرانش ساختهاند، حرف میزند، غافل از اینکه اینها فقط در صورتی میتوانند شمرده شوند که منابعی برای بازآفرینی هویتی معاصر دانسته شوند. این مقاله دربارۀ نگرشی از هویت ملیفرهنگی بحث کرده است که تمایز ملیفرهنگی را در پیوند با اینهمانی انسانی قرار میدهد و مانع انحراف هویت به یکی از دو بیراهههای نسبیگرایی فرهنگی یا همهشمولی فرهنگ جهانی میشود، فرایندی که در این مقاله، چشمانداز سوم بحث هویت دانسته شده است.