محمد کشاورز بیضایی
چکیده
شعر بهمثابۀ ابزاری مؤثر و سودمند، حضوری گسترده در متون تاریخی ایرانیان داشته و کارکردهای گوناگونی را در بیان روایت، عهدهدار شده است. حافظ، حافظۀ تاریخی و ایرانی ماست و از زمرۀ شاعرانی که برخی از اشعارش، ...
بیشتر
شعر بهمثابۀ ابزاری مؤثر و سودمند، حضوری گسترده در متون تاریخی ایرانیان داشته و کارکردهای گوناگونی را در بیان روایت، عهدهدار شده است. حافظ، حافظۀ تاریخی و ایرانی ماست و از زمرۀ شاعرانی که برخی از اشعارش، توجه تاریخنگاران ایرانی را به خود جلب کرده است. آگاهی و دانش تاریخی حافظ، انگیزههای تاریخنگاران از واردکردن شعر وی در متون تاریخی، خصوصاً کارکردهای آن در بیان روایت، موضوع پیچیده و شایستۀ درنگی است که چندان به آن پرداخته نشده است. این جستار با روشی توصیفیتحلیلی، در پی پاسخگویی به این سؤال است که عوامل توجه تاریخنگاران ایرانی به شعر حافظ شیرازی و کارکردهای آن در بیان روایت چه بوده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که شناخت و تحلیل درست حافظ از مسائل تاریخی و استفاده از عناصر آن در اشعارش، به منظور حکمت، عبرتانگیزی و آگاهیبخشی، تأویلپذیری و تکثر معنایی و مضمونی است. همچنین نزدیکی نگاه تاریخی حافظ با خواستهها و دیدگاه تاریخنگاران ایرانی، در کنار ادیب و صاحب ذوق بودن برخی مورخان، ازجمله عوامل توجه آنان به شعر حافظ در تاریخنگاری بوده است. نیز نشان میدهد که اشعار حافظ کارکردهای چندی ازجمله استنادی و استدلالی، تشریحی و توصیفی، تاریخی و روایی، تزئینی و آرایهای، تفألی و کنشی و پرکردن حلقههای مفقودشده و غایب را در روایت تاریخی داشته است. وجه تفألی و کنشگری شعر حافظ در خدمت عاملان تاریخی و مشارکت آن در شکلگیری رویدادها همچون عنصری مولد، یکی از شگفتانگیزترین کارکردهای شعر وی در روایت تاریخی است.