یعقوب پناهی؛ اصغر منتظرالقائم؛ محمدعلی چلونگر؛ سیّد هاشم آقاجری
چکیده
در قرون معاصر پیشرفتهای عقلی بشر و تحولات بینشی و روشی علوم مختلف، متفکران حوزۀ تاریخ را نیز به تکاپو واداشت تا به بازتعریف هویتی و علمی این دانش بپردازند. این تحولات از غرب آغاز شد و پس از چالشهای ...
بیشتر
در قرون معاصر پیشرفتهای عقلی بشر و تحولات بینشی و روشی علوم مختلف، متفکران حوزۀ تاریخ را نیز به تکاپو واداشت تا به بازتعریف هویتی و علمی این دانش بپردازند. این تحولات از غرب آغاز شد و پس از چالشهای فراوان و ایجاد مکتبهای تاریخنگاری نوین به تثبیت شأن و جایگاه علم تاریخ در میان علوم دیگر منتهی شد. مورخان ایرانی نیز از این پیشرفتها دور نماندند و درصدد انتقال اندیشههای جدید برآمدند که برآیند دستاوردهای ایشان، تاریخنگاریِ ایران معاصر را به تعبیری، در مرحلۀ گذار از تاریخنگاری سنتی به مدرن قرار داده است. ازجملۀ این تاریخپژوهان در محافل دانشگاهی، عباس زریاب خویی است که در میان آثار تاریخی او میتوان نشانههایی از تاریخنگاری علمی مشاهده کرد. مسئلۀ محوری پژوهش حاضر بررسی و نقد روششناختی تاریخنویسی زریاب خویی و تبیین مؤلفههای تاریخنگاری او با ارائۀ مصداقهایی روشن و دقیق است. به نظر میرسد این تاریخپژوه، گامهای خوبی در کاربست اصول تاریخنگاری علمی در آثار خود برداشته و با ترکیبی از رویکردهای علمی، عقلی و انتقادی به دنبال آن است از برخی روایتهای تاریخی و دیدگاههای سنتی، تبیینی تازه ارائه کند. ازجمله مؤلفههای تاریخنگاری زریاب میتوان به جرح و تعدیل سختگیرانۀ روایتها، نقد تاریخ بنیادی مستشرقان، بیطرفی در تحلیلهای تاریخی تا حد امکان، بهرهگیری از دستاوردهای سایر علوم و تلاش در جهت ارائۀ تصویری چندساحتی از پدیدههای تاریخی اشاره کرد. البته او در برخی موارد نیز کماکان پا را از دایرۀ تاریخنگاری توصیفیِ سنتی فراتر ننهاده است. ازاینرو شاید بتوان به تعبیری او را مورخی نوسنتگرا توصیف کرد.