علیرضا ملایی توانی
چکیده
دربارهی درستی و اصالت مفهوم «تاریخ شفاهی» یک مناقشهی جدی وجود دارد، زیرا تاریخ شفاهی، در واقع، چیزی جز گردآوری دادههای تاریخی حاصل از مصاحبه نیست، که در صورت تدوین، میتواند به تولید یک متن ...
بیشتر
دربارهی درستی و اصالت مفهوم «تاریخ شفاهی» یک مناقشهی جدی وجود دارد، زیرا تاریخ شفاهی، در واقع، چیزی جز گردآوری دادههای تاریخی حاصل از مصاحبه نیست، که در صورت تدوین، میتواند به تولید یک متن بینجامد، اما سئوال اصلی این است که آیا چنین متنی الزاماً یک متن تاریخنگارانه است؟و آیا میتوان از تاریخنگاری شفاهی سخن گفت؟این مقاله برای پاسخ گفتن به این پرسشها میکوشد، از منظر روششناسی، به بررسی روند تکاملی دانش تاریخ شفاهی در ایران بپردازد و از مقولهها و مفاهیمی چون تاریخ شفاهی نقلی، تاریخ شفاهی ترکیبی، وقایعنگاری شفاهی و سرانجام تاریخنگاری شفاهی سخن براند.نویسنده ضمن تمایز نهادن بین این مفاهیم، بر این باور است که تاریخنگاری شفاهی در زمرهی آخرین حلقههای تکاملی این دانش است که هنوز، چندان که باید، تعیین تاریخی پیدا نکرده است.به همین دلیل، نویسنده میکوشد تاریخنگاری شفاهی را از نظر موضوع، روش، شیوههای گردآوری و تحلیل دادهها بررسی کند، و در صورت لزوم، آن را با تاریخنگاری مکتوب مقایسه کند تا مفهوم تاریخنگاری شفاهی هر چه بیشتر تبیین گردد.