غلامرضا جمشیدی ها؛ محسن صبوریان
چکیده
ابنخلدون در مقدمهی خود گونهای از اندیشهی تاریخی را مطرح کرده است که با تاریخنگاری رایج عصر خود و حتی پس از آن، تفاوتهای آشکاری دارد.در این شیوه به جای تأکید بر وقایع و فقط نقل اخبار، بر یافتن ...
بیشتر
ابنخلدون در مقدمهی خود گونهای از اندیشهی تاریخی را مطرح کرده است که با تاریخنگاری رایج عصر خود و حتی پس از آن، تفاوتهای آشکاری دارد.در این شیوه به جای تأکید بر وقایع و فقط نقل اخبار، بر یافتن سرشت وقایع تاریخی، علت وقوع آن و تأثیرات آن بر حوادث دیگر تأکید میشود.این رویکرد به تاریخ که میتوان تاریخ علمی، سنجیده و اندیشیده و به بیان دیگر منطق تاریخ خواند، روشی دارد که مقدمهی ابن خلدون در بیان گامها و چند و چون آن صراحتی ندارد.هرچند محتوای مقدمهی ابنخلدون، تأسیس علمی تحت عنوان علم عمران است که بتوان به کمک آن تاریخ نقلی را به سطح تاریخ برهانی و عقلی ارتقاء داد، اما ابنخلدون جدای از فقراتی که به نقل اخبار گذشته اختصاص میدهد، هیچگاه به صراحت از روش چگونگی توضیح و تبیین تاریخی سخن نمیگوید.بدین ترتیب علم عمران متکفل شناخت سرشت اجتماعات بشری و طبایع انسانی میشود که خود به فهم تاریخی ما کمک میکند.اما مسئلهی دشوار این است که پس از آگاهی از سرشت و طبایع جوامع انسانی چگونه به نقد اخبار تاریخی و تبیین واقعیتهای تاریخ بپردازیم؟به بیان دیگر علم عمران ابنخلدون، چه رویکردی برای تبیین خبر تاریخی، چه از دیدگاه منفی و نقادی و چه از دیدگاه مثبت و ایجابی دارد؟در این مقاله کوشیدهایم از خلال مقدمه، به منطق تبیین و علیت تاریخی در اندیشهی ابنخلدون پی ببریم.نتیجهی بررسی مقدمه نشان میدهد که منطق علم عمران، نوعی حکمت در معنای عام است که واجد ضرورت مادی و طبیعی است، نه ضرورت عقلی و نظری.هدف علم عمران نیز برهانی کردن تاریخ است، ولی مادهی این برهانیسازی تنها عقل نیست، بلکه هم علوم عقلی(مانند فلسفهی طبیعی) و هم علوم نقلی(نظیر فقه و نصوص دینی) در این برهانیسازی به کمک مؤلف مقدمه میآیند.