زهیر صیامیان؛ مریم طاهرزاده
چکیده
در این پژوهش که در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی وندایک انجام گرفته است، متن کتابهای آموزشی تاریخ ایران دوره میانه که توسط نویسندگان بومی و غیربومی تالیف شده از لحاظ تاثیر ایدئولوژی نویسندگان، در منابع ...
بیشتر
در این پژوهش که در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی وندایک انجام گرفته است، متن کتابهای آموزشی تاریخ ایران دوره میانه که توسط نویسندگان بومی و غیربومی تالیف شده از لحاظ تاثیر ایدئولوژی نویسندگان، در منابع نظام آموزشی تاریخ ایران در دوره کنونی، به شکل کمی، کیفی و تطبیقی، مورد بررسی قرار گرفته است تا مشخص گردد که در روایت رویدادهای تاریخی واحد، چگونه ایدئولوژی مولفان در هر متنی با استفاده از ساختار زبانی، به برجستهتر کردن یا کوچکتر جلوه دادن وقایع و یا افراد می شود. بنابر تعریف وندایک، ایدئولوژیها، نظامهای باورهای بنیادین یک گروه و اعضایش هستند که با نظام ایدهها و خاصه با ایدههای اجتماعی، سیاسی یا مذهبی آنها سروکار دارند. جایگاه ایدئولوژی مولفان، در طرح واره های تفسیری مولفان از گذشته و عبارت هایی که آنرا در روایت تاریخی نشان می دهد دیده می شود. . برای رسیدن به این منظور، متن کتابهای درسی دانشگاهی بومی و غیربومی از لحاظ وجود راهبردهای ایدئولوژیکی در محورهای بلاغت و کنش در تحلیل گفتمان انتقادی وندایک مورد مطالعه قرار گرفت و با توجه به آمارهای بهدست آمده، روشن شد که استفاده از راهبردهای ایدئولوژیکی امری اجتنابناپذیر در روایت تاریخ است و از اینرو در روایت تاریخ، ایدئولوژی حاکم بر ذهن نویسنده غالب است و نویسنده از راههای زبانی گوناگون جهانبینی خود را در روایت تاریخ به خواننده منتقل میکند.