صباح قنبری؛ ایرج ورفی نژاد
چکیده
در چند سال واپسین، بهکوشش استادان مطرح رشتۀ تاریخ و بهویژه حسن حضرتی، هاشم آقاجری، علیرضا ملاییتوانی و قباد منصوربخت مناقشهای کِرامند دربارۀ رسالت مورخان آرایه گرفته است که میتواند آغاز ...
بیشتر
در چند سال واپسین، بهکوشش استادان مطرح رشتۀ تاریخ و بهویژه حسن حضرتی، هاشم آقاجری، علیرضا ملاییتوانی و قباد منصوربخت مناقشهای کِرامند دربارۀ رسالت مورخان آرایه گرفته است که میتواند آغاز اندیشهورزی و ژرفنگری دربارۀ یک مسئلۀ جدی باشد؛ رسالت یا وظیفۀ رشتهای مورخان. بر همین اساس، این سؤال مطرح میشود که مهمترین وظیفۀ رشتهای مورخان چیست؟ حسن حضرتی در نقد رویکرد نظریهمحوری و متأثر از مفهوم «توصیف فربه» کلیفورد گیرتز[1] (۲۰۰۶- 1926)، انسانشناس برجستۀ آمریکایی، عبارت «توصیف عمیق و گسترده» را برای نخستینبار و در آغاز دهۀ نود شمسی، در گفتوگوهای روششناسی تاریخی مطرح کرد و برخلاف بیشتر تاریخورزان ایرانی، مهمترین وظیفۀ مورخان را توصیف فربه یا عمیق و گسترده از رویدادهای گذشتۀ انسانی دانست که از حیث روششناختی بهدنبال پاسخهایی از جنسِ «چیستی و چگونگی» است. مقالۀ حاضر درواقع نقدی بر این نظر و کندوکاوی برای ارائۀ پاسخی بهتر به سؤال مهمترین وظیفۀ رشتهای مورخان است. نویسندگان مقاله معتقدند که حتی اگر به لحاظ روشِ تحقیق، تفکیکِ پرسشِ «چگونگی و چرایی» ممکن باشد، بیتوجهی مورخان به «چرایی»، بهمنزلۀ فروکاستن از ظرفیت رشتهای تاریخ است؛ آزمون نظریه و نظریهپردازی هم در رشتۀ تاریخ ممکن و بایسته است؛ اما توصیف کماهمیتتر یا صرفاً مرحلۀ پیشین تحلیل یا تفسیر نیست و نظریهمحوری هم نمیتواند مهمترین رسالت مورخانه باشد. از نظر نویسندگان، مهمترین وظیفۀ رشتهای مورخان ارائۀ توضیح روشن از چگونگی و چرایی رویدادها؛ بدون جداکردن یا اولیه و ثانویه دیدنِ اهمیت چگونه یا چرا است. [1] .Clifford Geertz