نوع مقاله : علمی- پژوهشی
نویسنده
دانشیار پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات تاریخ فرهنگی، تهران، ایران.
چکیده
مورخان رسمی اغلب بخشی از حاکمیت و نوشتههای آنها مبیّن سیاستهای نظام حاکم بوده و معمولاً میکوشند تا روایتی مطابق با نگرشهای حکومت ارائه کنند. در این میان مورخان رسمی دورۀ افشاریه بهدلیل پیچیدگیهای سیاسی و مذهبی و درهمتنیدگی حوادث منجربه سقوط صفویه ازجمله حکومت محمود و اشرف از یک سو و تحولات منتهی به ظهور نادر و رویکردهای خاص و متفاوت او در برابر صفویان از دیگر سو، در وضعیت بغرنجی قرار گرفتند که در مجموع روایت تاریخ و سقوط صفویان و موضعگیری نادر در قبال آن، برای آنها دشوار بود. حال مسئله این است مورخان افشاریه در چنین شرایطی چگونه مناسبات نادر با میراث صفویه و مقابلهجوییهای وی با صفویان را روایت میکردند. بههرحال از سقوط صفویه تا شورای مغان مراحلی طی شد که مورخان سلسلۀ افشاری را با چالش چگونگی روایت و رویکرد مواجه کرد. نگارنده با روش توصیفیتحلیلی میکوشد نحوۀ روایت مورخان افشاریه دربارۀ صفویان را در آن شرایط پرمسئله ارزیابی کند. مقاله به این نتیجه میرسد که مورخان افشاری ناگزیر نسبتبه دورۀ صفویه با دیدۀ تردید و انتقاد مینگریستند، زیرا نادر که تا حدی تصادفی با میراثدار صفویه یعنی طهماسب دوم همراه شده بود و همواره سودای عزل وی را در سر میپروراند و هر گاه اقتضا میکرد، صفویان را به چالش میکشید؛ بنابراین، مورخان افشاری ضمن تأیید منویات نادر و تأکید بر درستی عملکرد و استدلال وی در قبال صفویه، اغلب حاکمیت صفوی را محکوم و سرزنش میکردند.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
The approach and narration of historians of the Afshariya period towards the Safavid dynasty
نویسنده [English]
- Ali Salarishadi
Associate Professor of the Institute of Humanities and Cultural Studies,Thren, Iran.
چکیده [English]
Official historians are often part of the government and their writings reflect the views and policies of the ruling system. They usually try to present a narrative that is consistent with the government’s thinking and attitudes. However, as far as the official historians of Afshariya are concerned, the matter was complicated by the political and religious complications, the fall of the Safavid dynasty and the rule of Mahmud, and the developments that led to the rise of Nader Shah. Moreover, Nader Shah pursued particular and different approaches against the Safavids. Therefore, Afshari historians found themselves in a complicated situation. Therefore, it was difficult for these historians to tell the history of the Safavids and their fall. The problem is, under such difficult circumstances, how did the Afsharian historians portray Nader's relationship with the Safavid legacy and his clashes with the Safavids? The author tries to evaluate the process and method of narration of Afshariya historians about the Safavids in those special and complex conditions with a descriptive and analytical method. The article finally comes to the conclusion that Afshari historians inevitably viewed the Safavid period with suspicion and criticism. Because Nader, who was somewhat coincidentally associated with the heir of the Safavid dynasty, Shah Tahmasb II, was always thinking of dismissing him and whenever there was a suitable opportunity, he challenged the Safavids. Therefore, Afshari historians confirmed Nadir's attitude. They insisted on the correctness of his action against the Safavids and often condemned and blamed the Safavid rule.
کلیدواژهها [English]
- Historians
- Estrabadi
- Mervi
- Mustafi
- Nader
- Safavid